ادامه پرشتاب حرکت علمی کشور تا رسیدن به جایگاه علمی والا و شایسته ملت و تاریخ ایران، اصلی ترین خواسته از دانشگاهها و مراکز علمی است.
نمیخواهم مبالغه کنم؛ نمیخواهم واقعیت را رنگینتر از آنچه که هست برای خودم و برای شما نمایش بدهم و دل خودمان را به توهم خوش کنیم؛ نه، روشن است که همهی ما در یک سطح نیستیم - بعضیمان بالاترند و بعضیمان پائینتریم: ایمانهایمان، عشقهایمان، همتهایمان، انگیزههایمان - لکن این جریان، از صورت یک جریان باریک که بعضی امید نداشتند باقی بماند و بعضی همت گماشته بودند که آن را از بین ببرند، به یک جریانی تبدیل شده که دیگر حالا جلوی آن را نمیشود گرفت: جریان عظیم استادان انقلابی و مؤمن و بسیجی در سطح دانشگاه، در رشتههای مختلف علمی و در رتبههای بالای علمی.
پس این توقع بیجا نیست؛ وقتی انسان این حرکت را میبیند، این رشد را میبیند، این توقع بیجا نیست که ما بخواهیم دانشگاه جمهوری اسلامی، در آینده عناصری مثل چمران را پرورش بدهد. آن وقت شما ببینید چه خواهد شد! چه خواهد شد! نظامی با مطالبات بینالمللىِ در سطح اعلا: در زمینهی انسان، در زمینهی حکومت، در زمینهی زن، در زمینهی اخلاق و در زمینهی علم. مطالبات امروز ما مطالبات بینالمللی است.
حالا بعضیها - مطبوعاتی و غیرمطبوعاتی - تا اسم بینالمللی میآید لبخند تمسخر میزنند؛ اینها نمیفهمند؛ درک نمیکنند افق دید وسیع یعنی چه. تا شما نظر به قله نداشته باشید امکان ندارد تا دامنه هم بتوانید حرکت کنید، چه برسد به اینکه امیدِ به قله رسیدن باشد؛ همت بلند. در روایات ما به مؤمن هم توصیه شده است که همتْ بلند داشته باشد. بزرگان به سالک هم میگویند: همتت عالی باشد. این قدمهای اول و فتوحات ابتدای کار، کسی را دلخوش نکند؛ همتهای بلند باید داشت. نگاه هم بایستی انسانی باشد. انسان یعنی آنچه که در همهی جهان گسترده است؛ «إمّا اخ لک فی الدّین او نظیر لک فی الخلق»؛ یا با شما دینش یکی است یا اگر دینش هم یکی نیست، در خلقت و آفرینش مثل شماست؛ انسانیت. نگاه بایستی متوجه یک چنین گسترهی وسیعی باشد.
آرزوهائی که امروز ما برای این گسترهی وسیع داریم، آرزوهائی است که هیچ ملت آگاهی، هیچ دانشمند فرزانهای و هیچ سیاسی منصفی، اینها را رد نمیکند. ما داعیهی محو نظام سلطه را داریم؛ یعنی رابطهی سلطهگری: سلطهگر و سلطهپذیر؛ حتی انسانی هم که در یک کشوری که دولتش صددرصد سلطهگر است زندگی میکند، این را رد نمیکند؛ یعنی در مناسبات جهانی، رابطه رابطهی سلطهگر و سلطهپذیر نباشد. همچنین عدالت و استفادهی از علم برای آسایش بشر نه برای تهدید بشر. بخصوص در طول این دورههای اخیرِ بعد از جنبش علمی دنیا - رنسانس - به این طرف و بخصوص در این یک قرن اخیر، بسیاری از آنچه در زمینهی علم انجام گرفته، به جای اینکه برای آسایش بشر باشد در تهدید بشر بوده؛ یا تهدید جان، یا تهدید اخلاق، یا تهدید خانواده؛ و تشویق به مصرفگرائی و پرکردن جیب چپاولگران بینالمللی و صاحبان و پدیدآورندگان تراستها و کارتلها. ما میگوئیم علم، به جای اینها در خدمت انسان قرار بگیرد؛ در خدمت آسایش انسان، در خدمت آرامش انسان و در خدمت روح و روان انسان. اینها حرفهائی است که دنیا نمیتواند رد کند.
میدانید وقتی نظامی با این آرمانها و ملتی با این خصوصیات - با به کارگیری همتِ ایمانی برای پیشرفت در این عرصهها، با استفادهی از وعدههای قرآنی در زمینهی نصرت مؤمنین، با نترسیدن از مرگ و مرگ را وصول به خدا و شهادت لله دانستن - به شخصیتهائی دانشمند و فرزانه از قبیل چمران مزین و مفتخر بشود، به کجا خواهد رسید!؟ این آن توقعی است که ما داریم.
1389/04/02