نشست تخصصی "تحول در علوم انسانی اسلامی" با حضور اساتید لبنانی

نشست تخصصی تحول در علوم انسانی اسلامی با حضور دکتر طلال عتریسی رئیس مرکز مطالعات اجتماعی دانشگاه لبنان، شیخ فادی خیرالله رئیس بخش قرآن و علوم حدیث دانشگاه معارف بیروت و دکتر کمال لزیق معاون رئیس دانشکده ادیان و علوم انسانی و مدرس فلسفه و کلام اسلامی، روز سه شنبه 10 دی ماه 1398 در مجمع بین المللی اساتید مسلمان دانشگاه ها برگزار شد.

نشست تخصصی


در ابتدای نشست دکتر فواد ایزدی مدیرعامل مجمع بین المللی اساتید مسلمان دانشگاه ها ضمن تشکر از حضور هیات لبنانی و شرکت کنندگان در نشست  به اهمیت پرداختند به تحول در علوم انسانی و بومی سازی آن در جهان اسلام پرداختند.
دکتر طلال عتریسی در ادامه ضمن تشکر از دعوت دکتر ایزدی گفتند: پرداختن به تحول علوم انسانی اهمیت و ضرورت بالای دارد چرا که جهت گیری های فعلی در پی نادیده گرفتن علوم انسانی هستند. علوم انسانی اعم از فلسفه، حقوق، روان شناسی و ... پایه ها و اساس یک فرهنگ و جامعه را تشکیل می دهد. مسئله مهم و جالب در دانشگاه ها اسلامی این است که بیش از 100 سال به تدریس علوم انسانی غربی می پردازند. علوم انسانی که در دانشگا ههای ما تدریس می شود باید یک سنخیتی با هویت فردی و جمعی ما داشته باشد. اگر امروزه ما در جوامع اسلامی شاهد مشکلات و بحران های اجتماعی هستیم به همین دلیل است.
از این روی خیلی بدیهی است که ما باید در نظریه ها و روش های علوم انسانی یک تجدید نظر داشته باشیم. چرا باید این کار را انجام دهیم؟ چون اصل و اساس نظریات فعلی نتیجه شکل گیری یک فرایند خاص در غرب هستند و وابسته به همان زمان خاص در غرب هستند. این روش های معرفتی و برهه های زمانی خاص هیچ وقت پایدار نبوده و نیست حتی در خود غرب امروزه ما شاهد این هستیم که آرا و نظرات جدید غرب تمام دستاوردهای قبلی خود را نقد می کند مثل مکتب پست مدرن که اصول مدرنیسم را نقد و رد می کند. بنابراین ما به عنوان استاد دانشگاه با دید نقادانه باید به نظریات غربی نگاه کنیم.
سوال دوم اینست که چرا دانشگاه های کشورهای اسلامی این روش ها را انتخاب کردند؟آیا بررسی و پژوهش ویژه در تمام دنیا و فرهنگ ها انجام شده است؟ جواب خیر است. ما این روش ها را با یک دلیل ساده انتخاب کردیم و آن هم استعمار بوده است. به نظر بنده هیچ پروژه­ تمدنی هیچ وقت به نتیجه نمی رسد بدون اینکه این علوم در این سرزمین ها به استقلال برسد. استقلال و بومی سازی این علوم طرحی است که ما سعی داریم در جوامع اسلامی پیاده کنیم. این نیاز به دو گام اساسی دارد. اول باید بت های نظریات غربی شکسته شود. دوم خودمان باید نظریات جدید ارائه دهیم که متناسب با فرهنگ اسلامی و بومی ما باشد.
در ادامه نشست شیخ فادی خیرالله استاد دانشگاه بیروت فرمودند: قبل از اینکه بخواهیم در مورد تحول علوم انسانی صحبت کنیم که از آن به بومی سازی علوم انسانی نیز یاد می شود باید به این سوال پاسخ دهیم که چرا علوم انسانی در بین دانشجویان اقبال کمتری نسبت به علوم طبیعی دارد؟ دلایل زیادی را می توان برشمرد از جمله آینده شغلی مبهم رشته های علوم انسانی، با یک مقایسه ساده در بین دانشجویان و اساتید رشته ها علوم انسانی و رشته های علوم طبیعی گویای این تفاوت است. اکنون فرصت پرداختن به دلایل این پدیده نیست. اما به این امر مهم باید اشاره داشت. در دانشگاه های اسلامی این طور وانمود می شود که پژوهش در رشته های طبیعی بسیار سخت تر از پژوهش در رشته های انسانی است. در حالی که این طور نیست آیا پژوهش در فیزیک و ریاضی سخت تر است یا پژوهش در مورد انسان؟؟ قطعا تحقیق در مورد انسان دشوارتر است. اما متاسفانه رویکرد قالب اینست که بحث ماده سخت تر از بررسی انسان است.
سوال دوم اینست که اگر بخواهیم پژوهشی صحیحی در علوم انسانی داشته باشیم باید از کجا شروع کنیم؟ بنده به این دلیل این سوال را مطرح کردم که ما بدون پاسخ به این سوال نمی توانیم وارد بومی سازی و اسلامی سازی علوم انسانی بشویم. ما در پاسخ به این سوال به این مهم دست پیدا می کنیم که یک نقطه اساسی بین روشمندی در علوم انسانی اسلامی و غربی وجود دارد. نقطه شروع ما باید شناخت انسان باشد. انسان کیست ویژگی های آن چیست؟ از کجا آمده؟ در کجا قرار دارد؟ و به کجا می رود؟ همان طور که حضرت امیرالمومنین علی (ع) فرمودند: خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده در کجا قرار دارد و به کجا می رود. اگر موضوع پژوهش انسان است باید همه ابعاد ان مورد بررسی قرارگیرد. نباید از یک بعد مادی انسان را مورد پژوهش قرار دهیم. سوال سوم اینست که باید از چه روشی استفاده کنیم؟ روش های غربی انسان را از بعد مادی  و حسی مورد بررسی قرار می دهند. و نگاهی تک بعدی به انسان دارند. اگر بخواهیم مستقل بشویم باید از دیدگاه اسلام استفاده کنیم. اسلام انسان را موجود دو بعدی معرفی می کند. بعد مادی و بعد روحی و معنوی، اگر ما دیدگاه و روش های خودمان را بر این رویکرد بنا کنیم قطعا به نتایج بهتری خواهیم رسید.
غرب نیز علی رغم تمام پیشرفت های که در علوم و صنایع داشته است در حال حاضر به دنبال اصلاح دیدگاه خود نسبت به فهم انسان است. چرا که وسایل و ابزارها قادر به متمکن کردن و شناخت بعد درونی انسان نیستند.
در پایان نشست دکتر کمال لزیق به این نکته اشاره کردند که: اصطلاحات زیادی را برای تحول علوم انسانی بکار می رود. در تمام حالت ها مقصود و هدف از این اصطلاحات رسیدن به یک نقشه راه برای دیدی جهان شمول جهت بومی سازی علوم انسانی است. من معتقعد هستم بحث بومی سازی فقط به علوم انسانی محدود نمی شود. زمانی که از بومی سازی صحبت می کنیم منظور همه علوم است چرا که اجزای این جهان به هم ارتباط دارند و نمی توان آنها را از هم جدا کرد. از دیدگاه جهان شمول اسلامی انسان یک وجود جوهری دارد. اسلام همواره تاکید کرده است انسان دارای دو بعد مادی و معنوی است. وجود جوهری انسان از مادیت در آغاز شکل گیری جنین در شکم مادر شروع می شود و به روحانیت منتهی می شود و در زمان مرگ جسم و ماده از بین می رود و بعد روحی انسان باقی می ماند. اشتباهی که غربی ها انجام دادند را نباید ما ادامه بدهیم. چرا غرب از روش تجربی برای تحقیق در علوم انسانی استفاده کرد؟ به خاطر جهان بینی غرب به انسان بود.
ما در استفاده از روش های تجربی برای مطالعه انسان مشکلی نداریم. منتها برای مطالعه بخشی از انسان و نه همه ابعاد آن ما نباید در این بعد متوقف بشیم. در بومی سازی باید از غرب استفاده کنیم اما نباید در مرحله آنها متوقف بشیم. بنده طبق سابقه تدریسی که دارم و همچنین با دانش محدود خود معتقد هستم می توان خیلی از علوم انسانی را با روش های دینی و غیر دینی بررسی کنیم.
ما باید یک تجدید نظری در روش شناسی داشته باشیم از روش های غربی استفاده شروع کنیم و آن ها را باز خوانی کنیم. در جمهوری اسلامی ایران موسسات زیادی را مشاهده کردیم که به این کار پرداخته اند. ما نیز سعی خواهیم کرد از تجربیات آنها استفاده کنیم و همین کار را در لبنان ادامه خواهیم داد.